زیست بوم مدیریت پسماند کشور
کلیشه هایی در اذهان عمومی رسوخ پیدا کرده مانند مافیا و انحصار در بازار مدیریت پسماند که میبایست بصورت ریشه ای بررسی شود. در این بررسی باید به سوالات زیر پاسخ داد:
- تعریف شما از مافیا چیست؟
- دلیل شما برای مافیایی خواندن بازار پسماند چیست؟
- نسبت شهرداریها با پسماندها چیست؟ کلید ورود به این بازار در دست کیست؟
بازار”مدیریت پسماند” بسیار متنوع است؛ به همین دلیل نمیتوان با مافیایی خطاب نمودن این مارکت، آنرا غیرقابل نفوذ یا در انحصار عدهای خاص خواند. کافیست سرمایهگذاران و علاقهمندان شناخت خود را بیشتر کنند.
از دید عموم اینطور به نظر میرسد که جداسازی پسماندخشک، معدود فرصت کسب درآمد از این بازار است. این درحالیست که فقط “عناوین فرصتهای کسبوکار ” در این مارکت به قدری متنوع هستند که حتی تهیه کردن لیست کاملی از آنها بسیار دشوار میباشد.
زباله را اگر به دو دستهی کلی تر و خشک تقسیم کنیم، آنچه شما (شهروندان) میبینید، یعنی جدال برسر مخازن شهری و جداسازیِ تنها قسمت کوچکی است از پسماندها که “پسماند خشک ارزشمند” نامیده میشود.
- سوال اینجاست؛ پس تکلیف الباقی زباله ها چه میشود؟
- سایر خدماتی که میتوان در مارکت وسیع “مدیریت پسماند” از آنها ثروت ساخت، چیست؟
مطابق قانون، پسماند دارای مالکیت شخصی بوده و مسئولیت و هزینههای مدیریت آن (از جمعآوری تا امحاء) به عهدهی تولیدکنندهی زباله میباشد؛ که در واقع با پرداخت هزینه به نهادهای ارائه دهندهی خدمات، واگذار می گردد.
شهرداریها و دهیاریها در کل کشور، نهادهای ارائه دهندهی خدمات در این زمینه هستند و ماهیت و ساختار سازمانی آنها به شکلیست که برون سپاری امور را به بخش خصوصی، الزامآور مینماید.
از لحاظ الزامات و پیشنیازهای راهاندازی کسبوکار در حوزهی مدیریت پسماند باید گفت که این مهم در ایران، برخلاف تصور عموم، چندان دشوار نیست.
صرفا نیاز است صاحب ایده و کسبوکار از طریق نهادهای نظارتی (مانند سازمان حفاظت محیط زیست) اقدام به اخذ مجوز فعالیت نمایند و در واقع اثبات کند کسبوکار او آلودگی محیطی ایجاد نمینماید.
به عبارتی شهرداریها و دهیاریها، از پارتنرهای مارکت محسوب میشوند نه نهاد سرپرست و مالک زبالهها!